عنوان: مبانی نظری سرمایه فکری و عملکرد
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 71
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 71
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.
قسمتی از متن:
عملکرد
تمامی رویکردهای مدیریتی در اجرا اهدافی را به دنبال دارند که معمولاً اساسی ترین هدف رسیدن به نتــایج دلخواه براسـاس برنامه ریزیهای قبلی برنامه ریزان در سازمان است. عواملی چون تغییر سریع، کسری بودجه، کوچک شدن و ساختاردهی مجدد و فشارهای اجتماعی برای پاسخگویی بیشتر سازمانها نسبت به عملکردشان، موجب تاکید بیشتر بر عملکرد شده است. عملکرد عبارت است از مجموعه ای از اقدامات به هم پیوسته ای از سیاستها و رویه ها و اقداماتی که روی دستیابی اهداف از طریق تمرکز روی عملکرد ابعاد سازمانی تاکید دارد. به بیان بهتر فرایندی است مبتنی بر یک سری فعالیتها و به نحوی بنا شده است که باید از طریق تضمین بهبود مستمر عملکرد افراد و گروهها در جهت اهداف راهبردی و اثربخشی سازمانی طراحی شود. عملکرد عبارت است از مجموعه ای از اقدامات به هم پیوسته ای از سیاستها و رویه ها و اقداماتی که روی دستیابی اهداف از طریق تمرکز روی عملکرد ابعاد سازمانی تاکید دارد. نقش سازمان در دستیابی به هدفهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنچنان برجسته است که سازمانهای هر جامعه را گردونه های تحقق هدفهای آن می دانند. واقعیت این است که سازمانها به چندین دلیل از ارکان ضروری زندگی بشر به حساب می آیند. آنها به جامعه خدمت می کنند، ما را قادر می سازند تا کارهایی را انجام دهیم که بدون وجود آنها از عهده شان بر نمی آمدیم، آنها همچنین جریانی از دانش و آگاهی ارائه می کنند، و از نظر تعیین مسیر شغلی، از منابع بسیار مهم به حساب می آیند (حبیبی، 1392).
با در نظر گرفتن موارد فوق الذکر و نقش و تاثیراتی که سازمان می تواند داشته باشد، توجه روزافزونی به ابعاد گوناگون سازمانی، فرآیندها، سیستمها و به ویژه آنچه که سازمان بدان دست می یابد ـ عملکرد ـ گردیده است. به عبارت دیگر، عملکرد را می توان نتایج قابل اندازه گیری تصمیم ها و اقدامات سازمان دانست که نشان دهنده میزان موفقیت و دستاورد کسب شده می باشد. از طرف دیگر، هیچ سازمانی نمی تواند چندان اثربخش باشد، مگر اینکه برای آنچه که می خواهد انجام دهد، برنامه ای داشته باشد. دستیابی به عملکرد برتر و کسب نتایج کارا و اثربخش نیز بدون داشتن برنامه ای که در قالب یک نظام (سیستم) منسجم و یکپارچه تدوین شده و به اجرا در بیاید، یا امکان پذیر نبوده و یا بسیار دشوار خواهد بود. نظامی که قادر باشد پس از طرح ریزی عملکرد و تدوین برنامه ها (با کمک نظامهای برنامه ریزی)، آنها را از طریق نظامهای اجرایی با اجرا درآورده و آنگاه با ارزیابی انجام شده (با کمک نظامهای ارزیابی)، در نهایت منجر به بهسازی عملکرد[1] گردد (پرویزراد، 1388).
عملکرد، تعاریف و مفاهیم آن
بدون تردید توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و ارتقاء استانداردهای زندگی و ایجاد رفاه بیشتر برای مردم از اهداف والای هر نظام اقتصادی می باشد، اما دستیابی به این اهداف والا و ارزشمند به سهولت میسر نمی گردد و لازمه آن برنامه ریزی دقیق و همه سونگر برای بهره گیری بهینه از تمام امکانات و استعدادهای موجود به منظور افزایش تولید ناخالص داخلی و یا به عبارتی ثروت ملی و توزیع مجدد درآمد و ثروت در جامعه است. امروزه در رویکردهای توسعه ای، تنها ایجاد ظرفیتهای جدید کارساز نبوده، بلکه افزایش عملکرد و ارتقای ظرفیتهای موجود و به بیانی دیگر رویکرد ترکیبی و یا به تعبیری دیگر ارتقای همزمان نهاده ها و بهره وری آنها به عنوان مدل اصلی برنامه توسعه مورد استفاده قرار گرفته و نقش موثری در تسریع روند رشد و توسعه اقتصادی داشته و از اینرو مهمترین راهبردی است که در دهه های اخیر به عنوان کلید حل مساله رشد و پیشرفت اقتصادی مطرح شده است. در این میان برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه ای که کمبود منابع سرمایه گذاری و سطح پائین فناوری از عوامل منفی ارتقای رفاه اقتصادی ـ اجتماعی به شمار می رود، افزایش عملکرد به تنهایی می تواند بخشی مهمی از رشد تولید ناخالص داخلی را میسر ساخته و رفاه آحاد جامعه را تامین نماید (نصیری و صدرحقیقی، 1384). در دو دهه اخیر، عملکرد به یکی از موضوعهای مورد توجه و جذاب تبدیل شده است و این تمایل هم در زمینه های تحقیقاتی و هم در زمینه های کاربردی به بروز نوآوریهای بسیاری منجر شده است. از عملکرد تعاریف گوناگونی ارائه شده است، که هر یک از آنها در جای خود قابل بحث و بررسی می باشند، لیکن در اینجا به یکی از تعریفهای موجود که نسبتاً جامع به نظر می رسد و ابعاد مختلف نظام را در بر می گیرد، اشاره می گردد:
«ایجاد نظامی برای بکارگیری اطلاعات مربوط به اندازه گیری عملکرد به منظور اثرگذاری بر تحول مثبت در فرهنگ سازمانی، سیستم ها و فرآیندها، از طریق کمک در تعیین اهداف عملکردی مورد توافق، تخصیص و اولویت بندی منابع، آگاهی دادن به مدیران برای حفظ یا تغییر خط مشی فعلی یا مسیر برنامه به منظور دستیابی به آن اهداف و تسهیم و در میان گذاری نتایج عملکرد در ترغیب آن اهداف».