عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق باورهای انگیزشی
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 39
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 39
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.
قسمتی از متن:
باورهای انگیزشی
منظور از باورهای انگیزشی دستهای از معیارهای شخصی و اجتماعی است که افراد برای انجام دادن یا پرهیز کردن از یک عمل به آنها مراجعه میکنند. این معیارهای انگیزشی به دنبال تائید رفتار فرد به وسیله اشخاص مهم زندگی شکل میگیرد. البته معیارهای درونی ممکن است به صورتهای مختلف مانند همانندسازی، الگوسازی، آموزش مستقیم، تجربه شخصی، تشویق و تنبیه و از این قبیل موارد زیر نیز شکل بگیرند. (جعفری، 1388).
معیارهای شخصی به هر صورت که شکل بگیرند، زیر بنای برای خودانگیزی به شمار میروند. افراد همیشه به فعالیتهایی علاقه نشان میدهند که در آن فعالیتها احساس خودکارآمدی میکنند و از آن به خودرضامندی[1] نائل آیند.
معیارهای چالش انگیز درگیری نیرومندی را در تکلیف برمیانگیزانند که برای ایجاد قابلیتهایی که علاقه را تقویت میکنند، لازم است وقتی افرادی سطوح ارزشمندی از عملکرد را هدف قرار میدهند و بر آن سطح تسلط مییابند، یک احساس رضامندی را تجربه میکنند، این رضایتمندی از دستیابی به اهداف نشات گرفته و علاقه درونی را پایهریزی میکنند(بندورا، 1989).
عقاید و باورهای انگیزشی پایدار نیستند و ممکن است در موقعیتهای مختلف تغییر کند در ارتباط با درون سازی و برونسازی یا به عبارت دیگر در ارتباط با تغییر ادراکی باورها و عقاید چهار شرط وجود دارد.
اولین شرط نارضایتی[2] از ادراکات و عقاید فعلی است. هر چه فرد از عقاید فعلی خود راضیتر باشد کمتر احتمال دارد که یک تغییر عقیده، آزادانه داشته باشد.
دومین شرط این است که عقیده جدید روش و قابل فهم باشد. برای اینکه فرد یک عقیده جدید را بهتر از عقیده فعلی تصور کرده و جایگزین آن نماید، باید آن را به خوبی درک کند.
سومین شرط این است که عقیده جدید قابلیت کاربرد داشته باشد. گاهی ممکن است فرد یاد گیرنده بتواند مفهوم و عقیده جاری را درک کند اما نحوه کاربرد را نداند.
شرط چهارم، این است که عقیده جدید باید سودمند شناخته شود. یعنی باید قدرت تبیین و یا حوزههای جدیدی را برای تحقق و تفحص ارائه کند (پینتریج وهمکاران، 1993).
در واقع باورهای انگیزشی دانشآموزان در میزان یادگیری و استفاده از راهبردهای شناختی و یادگیری خود نظمدهی تاثیر بسیار دارد و از عوامل تعیین کننده موفقیت تحصیلی به شمار میآید(موسوینژاد، 1376).
پینتریج و دیگروت (1990) چارچوب نظری برای انگیزش دانشآموز را از یک مدل عمومی انگیزشی به نام انتظار- ارزش استخراج کردهاند. این مدل نشان میدهد که سه مولفه انگیزشی در حیطه تحصیلی وجود دارد که عبارت است از:
الف) مولفه انتظار (خودکارآمدی): عقاید دانشآموزان درباره توانایی انجام یک تکلیف.
ب) مولفه ارزش (ارزشگذاری درونی): عقاید و اهداف دانشآموزان درباره اهمیت و جذابیت یک تکلیف.
ج) مولفه عاطفه (اضطراب امتحان): واکنشهای هیجانی دانشآموزان نسبت به یک تکلیف.
مولفه انتظار: با مفاهیمی همانند کفایت ادراک شده، خودکارآمدی، سبکهای اسنادی و عقاید کنترل در ارتباط است. مولفه انتظار اساساً این عقیده دانشآموزان را در برمیگیرد که آیا آنها قادرند تکلیفی را انجام دهند یا خیر و یا این اعتقاد دانشآموزان را در برمیگیرد که آنها مسئول اعمال خویش هستند. از این نظر مولفه انتظار در ارتباط با پاسخ دانشآموز به این سوال است که «آیا من میتوانم این تکلیف را انجام دهم؟» جنبههای مختلف مولفه انتظار با فراشناخت دانشآموزان، استفاده از راهبردهای شناختی و مقدار تلاش آنها مرتبط است.
در کل، تحقیقات نشان میدهند دانشآموزانی که
معتقدند میتوانند در فعالیتهای فراشناختی بیشتری درگیر شوند و از
راهبردهای شناختی بیشتری استفاده کنند بیشتر احتمال دارد که در یک تکلیف
پابرجا باشند تا دانشآموزانی که اعتقاد دارند که نمیتوانند تکلیف خاصی را
انجام دهند (حسینی رامشه، 1379).
انگیزش درونی و بیرونی
نظریه پردازان و محققان، انگیزش انسان را به دو نوع انگیزش کلی، انگیزش درونی و انگیزش بیرونی طبقه¬بندی می¬کنند. انگیزشی که بدون پاداش آشکار باشد، انگیزش درونی می¬نامند در انگیزش درونی، فرد بطور درونی برانگیخته می¬شود و فعالیت¬هایی که انجام می¬دهد بطور درونی پاداش برانگیز می¬باشد انگیزش درونی نوعی تمایل طبیعی برای جستجو و غلبه بر چالش¬هاست که به موجب آن افراد، علایق خود را دنبال نموده و توانایی خود را تمرین می¬کنند. برای ارائه تعریف بهتری از انگیزه درونی دو جنبه کلیدی یا دو هدف عمده وجود دارد.
نظریه پردازان و محققان، انگیزش انسان را به دو نوع انگیزش کلی، انگیزش درونی و انگیزش بیرونی طبقه¬بندی می¬کنند. انگیزشی که بدون پاداش آشکار باشد، انگیزش درونی می¬نامند در انگیزش درونی، فرد بطور درونی برانگیخته می¬شود و فعالیت¬هایی که انجام می¬دهد بطور درونی پاداش برانگیز می¬باشد انگیزش درونی نوعی تمایل طبیعی برای جستجو و غلبه بر چالش¬هاست که به موجب آن افراد، علایق خود را دنبال نموده و توانایی خود را تمرین می¬کنند. برای ارائه تعریف بهتری از انگیزه درونی دو جنبه کلیدی یا دو هدف عمده وجود دارد.